فاطمه جانمانفاطمه جانمان، تا این لحظه: 8 سال و 24 روز سن داره

نفس طلایی

دلم پره ...

سلام مامانی من ... حالت خوبه ؟ منم بد نیستم فقط دلم خیلی پره از خونه .... از همسایه با شعور که ساعت 3 نصفه شب زنگ زد و گفت اب حیاط چکه می کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تا الان نفهمیدم چه طور روش شد این کار و انجام بده ؟  تا صبح به خاطر استرس صدای تلفن اون موقع نخوابیدم ... امروزم که سر.... بماند....  فقط دعا کن برای همه چی دعا کن ... دعا ....
31 خرداد 1391

7 واحد

سلام به نی نی ناز خودم ... سلام به دوستای گل خودم (سحر جون و شیرین جون و فاطمه جون) که واقعا دوستشون دارم .... با اینکه چند ساعته از بچه ها جدا شدم اما دلم براتون یه ذره شده ... چون مطالب وب و می خونین حتما یه پست اختصاصی براتون می ذارم ... اخه الان دلم هواتون و کرد و اشکم داره در میاد ... اخه نی نی جونم فقط یه هفته و فقط 7 واحد دیگه تا تموم شدن مقطع لیسانس مونده ... چه زود گذشت و..  چه خوب گذشت ... چه سخت گذشت ... چه شیرین گذشت و چقدر خوش گذشت ... گاهی ادم از کارای دانشگاه دل تنگ می شد اما اینقدر دوستام گل هستن که همه چی اروم می موند.... خدا به خاطر دوستای گلم ممنونم ...  امروز امتحان تفسیر و دادم . هفته بعد هم مددکاری دارم ...
27 خرداد 1391

صلوات

همه گویند به امید ظهورش صلوات .... ای خوش آن روز که گویند به شادی قدومش صلوات ....              اللهم عجل لولیک الفرج ...                                     الهی آمین  ...
26 خرداد 1391

دلم تنگ شده ...

سلام عزیزکم خوبی ناز پرم ؟ دلم برات تنگ شده ... امروز داشتیم با بابایی درمورد شما حرف می زدیم ... دلم هواتو کرد...  امروز یه مقدار تفسیر خوندم و یه کوچولو هم کار پایان نامه ام شام هم با بابایی رفتیم بیرون و بعد هم بستنی ممنون شوشو نازم  ...
24 خرداد 1391

احوالات

سلام نفسم دلم برات تنگ شده بود مادری .... بگم از این روزااا  مشغول درسم .... استادم سر سمینار و ارائه اش بدجوری نامردی کرد و حالم و گرفت فقط برا عاقبتش دعا کن.  الانم سر پایان نامه و امتحانام .  بابایی برام یه فلش ناز مثل لاک پشت و یه موبایل sony ericsson ray خریده که حالا عکساش و میذارم . دست همسری نازم بی بلا.  خلاصه امروزم ضبط گرون و وسایل ماشین و دزد بی ادب برده .. من که نمی گذرم و امیدوارم خدا هم نگذره ...  در کل احوالاتم بدجوری به هم ریخته ... هم خوب بوده هم بد...  وقتم خیلی کمه ... خدا جون کمک کن .  برام دعا کن نازنینم .
22 خرداد 1391

عید و روزت مبارک همسرم

سلام بر بابای مهربون نی نی نازم ... سلام بر همسر عزیزم ... سلام بر خود وجودم ...  عزیزم اول از همه میلاد امام علی (ع) را تبریک می گم       و بعد هم روز مرد و روز پدر رو به  بابایی عزیزم که عاشقشم و به همسر عزیزتر از جونم تبریک می گم و از خدا براشون آرزوی بهترین ها رو دارم به حق این شب عزیز ...       عاشقتمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم ...
14 خرداد 1391

سلامی چو بوی خوش آشنایی

سلام بر گل دلم حالت چه طوره ناز بلای من خوبی ؟ منم خوبم خدا رو شکر ... الحمدلله اون ویروس بد که همه ی خانواده رو چند روز از پا انداخت کم کم از تنم داره میره بیرون ... از کارام بگم که سمینار و شنبه ارائه دارم انشالله امروز باید کاراش و تموم کنم پرینت و پاور پوینتش .... از پایان نامه هم فعلا خبری نیست چون اول باید سمینارم تموم شه انشالله از فردا یا سه شنبه جدی میرم سراغش البته خدا رو شکر مشغولش بودما ولی این چند روز بی خیال شدم ... درسام هم که یه فصل مددکاری خوندم وای خیلی زیاد و خیلی سخته ... خدا کمک کنه ... تفسیر قران هم که اولین امتحانه و باید شروع کنم به خوندن ... این جوری خیلی سخته چون هم باید بخونی و درسات و حفظ کنی هم باید کارای عملی ان...
14 خرداد 1391

درگیر

سلام عزیزم خوبی ؟ این روزا خیلی درگیرم ... درگیر حالم ... درسام .... پایان نامه ام ... سمینارم... انتخاب رشته .... کارای خونه .... خودم ... و به دعای پاک نی نی نازم محتاجم 
10 خرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس طلایی می باشد